روزی بزرگان ایرانی ومریدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین دعای خیر کند و ایشان بعد از ایستادن در کنار اتش مقدس اینگونه دعا کردن:
خداوندا!! اهورا مزدا!! ای بزرگ آفریننده! آفریننده این سرزمین!
بزرگ سرزمینم ومردمم را ازدروغ و دروغگویی به دور بدار!
بعد از اتمام دعا عده ای در فکر فرو رفتند و از شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه دعا نمودید؟ فرمودند:چه باید می گفتم؟ یکی جواب داد :برای خشکسالی
دعا مینمودید؟
کوروش بزرگ فرمودند: برای جلو گیری از خوشکسالی انبارهای اذوقه و غلات می سازیم.
دیگری اینگونه سوال نمود: برای جلوگیری از هجوم بیگانگان دعا می کردید ؟
ایشان جواب دادند: قوای نظامی را قوی میسازیم و از مرزها دفاع می کنیم.
گفتند:برای جلوگیری از سیلهای خروشان دعا می کردید ؟
پاسخ دادند: نیرو بسیج میکنیم وسدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم
و همینگونه سوال کردند و به همین ترتیب جواب شنیدند...
تا این که یکی پرسید: شاها منظور شما از این گونه دعا چه بود؟!
وکوروش تبسمی نمودند واین گونه جواب دادند :
من برای هر سوال شما جوابی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبر گردم واقدام نمایم؟
پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند و دروغ را از سرزمینمان دور سازیم...که هر عمل زشتی صورت گیرد باعث اولین آن دروغ است.