loading...
دانستنی ها
امیرحسین بازدید : 365 چهارشنبه 06 دی 1391 نظرات (0)

مدت ها پیش کشاورز فقیری برای پیداکردن غذا یا شکاری به دل جنگل رفت .هنوز مسیر زیادی را طی نکرده بود که صدای فریاد کمکی به گوشش رسید.او صدا را دنبال کرد تا به منبع آن رسید و دید که پسر بچه ای در باتلاقی افتاد و آهسته و آرام به سمت پایین می رود .آن پسربچه به شدت وحشت زده بود و با چشمانش به کشاورز التماس می کرد تا جانش را نجات دهد.کشاورز با هزار بدبختی با به خطر انداختن جان خودش بالاخره موفق شد پسرک را از مرگ حتمی و تدریجی نجات دهد و او را از باتلاق بیرون بکشد

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظرشما امکانات ومطالب سایت ما چطوربود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 299
  • کل نظرات : 226
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 57
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 202
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 835
  • بازدید ماه : 2,291
  • بازدید سال : 33,116
  • بازدید کلی : 327,062
  • کدهای اختصاصی