اگر به من رای دهی!!!
گر كه شوم انتخاب، فیل هوا می كنم
بهرِ همه مردمان، برج بنا می كنم
می شكنم شاخِ غول، مُفت، نه با زورِ پول
از اوتاوا، تا سئول، بنده شنا می كنم
می پزم آشِ انار، چاشنی آن خاویار
صحبتِ دوغ و خیار، در همه جا می كنم
تا ببرد بر تو رشك، ریزد از این رشك، اشك
پیش رقیبِ تو، كشك، تویِ غذا می كنم
چون دو هزارو سه شد، لیف كم از كیسه شد
وضع رقیبان «سه» شد، بنده صفا می كنم!
نامِ مرا، ای عزیز! گر بنویسی تمیز
من به جهان، از پریز، برق عطا می كنم
می دهمت یك رطب، تا كه بكوبی به لب
بعد تو را روز و شب، بنده دعا می كنم
ای كه تو مردِ رهی، رای به من گر دهی
قدَّ تو سروِ سهی، چهره، سها می كنم
ای گل من، ای صدوق! می دهمت من حقوق
بعد كمی حقَّ بوق بر تو ادا می كنم
می كشم هر كوچه، گاز، می شود ارزان، پیاز
می زنم آهنگ جاز، شور و نوا می كنم
باز كنم بختِ تو، تازه كنم رختِ تو
نرم كنم سختِ تو، بین كه چه ها می كنم
گر بدهی رای را دینِ تو گردد ادا
جیبِ تو را این هوا «!» پُر ز قاقا می كنم
«آرش» اگر این میان خواست گشاید دهان
بر دهنش بی گمان، مشت رها می كنم